ما حادثهاي به زخم آراستهايم
کز تيرگي قديم شب کاستهايم
صبحيم که صادقانه از خواب گران
با يک نفس عميق برخاستهايم
آنان که زبان عشق را ميدانند
لب بسته سرود عاشقي ميخوانند
با رفتنشان ترنم آمدن است
خورشيد غروب کرده را ميمانند
کس چون تو طريق پاکبازي نگرفت
با زخم نشان سرفرازي نگرفت
حيثيت مرگ را به بازي نگرفت
دل تنگ شد از نفاق ديرين، اي کاش
يک ذره صداقت شهيدانم بود
گامي به تولّا زده بوديم اي کاش
جامي ز مي لا زده بوديم اي کاش
آن شب که قراولان توفان رفتند
چون موج به دريا زده بوديم اي کاش.............
اميدوارم سربلند باشيد و تا ابد با دلاوران.........
سلام دوست با ذوق من خسته نباشي،با محكوميت جنايات صهيونيستها در كشتار مردم مظلوم نوار غزه
تولدت مبارك
دكتر رحمت سخني از اورميه مركز آذربايجان غربي