هفته اول آبان ماه
در آخر هفته، چند اتوبوس نیروی داوطلب وارد هویزه میشود بچههای هویزه، با آغوش باز از آنان استقبال میکنند.
هفته دوم آبان
فرمانده نیروهای اعزامی اصغر گندمکار است.
هفته سوم آبان
دستور عجیبی توسط اصغر گندمکار صادر میشود. باید هویزه را ترک کنیم! گندمکار میگوید: انگار عراقیها خیال اشغال سوسنگرد را در سر میپرورانند. با سقوط سوسنگرد که خط اول ماست، سقوط هویزه حتمی است. همه نیروها باید در سوسنگرد مستقر شوند و از آن جا دفاع کنند.
حرکت نیروها به سوی سوسنگرد آغاز میشود؛ اصغر گندمکار آخرین کسی است که از هویزه خارج میشود
.27
مهربچههای سپاه هویزه بعد از شکست حصر سوسنگرد و حماسه
25
آبانبه هویزه بر میگردند. در این روز سید حسین علمالهدی به همراه تعدادی از جوانان اهوازی وارد هویزه میشود
.هفته اول دی
هر چه میگذشت، نورانیت و معنویت حسین علمالهدی برای همه نمایانتر میشد. بچههای هویزه شیفته او شده بودند. حسین علمالهدی از یک خانواده مذهبی و معروف اهواز بود. او تصمیم گرفت مردم هویزه و عشایر دشت آزادگان را به زیارت امام ببرد.
5دی ماه
مردم هویزه و دشت آزادگان در جماران بودند. در پشت یک ستون، حسین علمالهدی نشسته و گریه میکرد.
هفته دوم دی
همه درباره یک عملیات بزرگ صحبت میکنند. سرانجام ستاد مشترک ارتش طرحی تهیه کرد که مبنای عملیات نصر (هویزه) قرار گرفت.
14دی
ساعت 12 شب حسین خسته و غبار آلود به مقر سپاه برگشت. او درخواست آب کرد برای غسل شهادت! رفتار عجیب علمالهدی همه را به فکر فرو برد. آنشب با تمام خستگیها، خواب به چشم کسی نیامد. همه به فکر فردا بودند.
15دی
در ساعت 10صبح عملیات آغاز شد. تیپ یک لشگر 16 با 5 گروهان از نیروهای سپاه پاسداران که قرار بود از هویزه حرکت کنند با سرعت کمتری به سمت جنوب کرخه نور پیشروی کردند. به این ترتیب نیروهای خودی با موفقیت توانستند حدود 30 کیلومتر پیشرو کنند.
16دی
مرحله دوم علمیات ساعت 8 صبح آغاز شد نیروهای زرهی و پیاده به سوی پادگان حمید و جفیر حرکت کردند. حدود ساعت 4 و نیم بعد از ظهر، علمالهدی متوجه پیشروی یک ستون از تانکهای دشمن شد. نیروهای حسین علمالهدی در محاصره تانکهای دشمن افتادند و درگیری آغاز شد؛ نبرد عاشورایی. فردا مسلح به سلاح کلاشینکف و آر.پی.جی در برابر تانکهای فولادی. سرانجام این نبرد با شهادت حسین علمالهدی و 140تن از پاسداران و نیروهای داوطلب- از جمله عدهای از دانشجویان پیرو خط امام به پایان رسید.
19دی
به دلیل پیشروی عراقیها، حتی به نیروهای انتظامی شهر نیز دستور خروج از هویزه داده شد. ساختمان بانک ملی هویزه محل امداد رسانی به مجروحین بود، اما پزشکیار و امدادگرها آنجا را ترک کردند.
با رسیدن غروب، خبر آمد که عراقیها در جاده هویزه سوسنگرد مستقر شدهاند
.در هویزه انگار بذر مرگ پاشیده بودند
.نیروهای عراقی در 23 دی با یک گردان پیاده و یک گردان تانک در 1500 متری شرق هویزه موضع گرفتند. در 25دی در حالی که هویزه زیر آتش قوای زرهی دشمن قرار داشت، یک گردان پیاده عراق خود را به روستای ساریه رساند و در آنجا مستقر شد. دشمن که هراسناک از شهر خالی هویزه، 5شبانه روزگرداگرد آن موضع گرفته بود. در 27 دی وارد شهر شد و چند تانک را برای تامین در داخل شهر مستقر کرد. سربازان عراقی با اطمینان از نبودن نیروهای مقاومت، به غارت منازل مشغول شدند
.پس از شکست حصرآبادان در عملیات ثامنالائمه و آزادسازی قسمت وسیعی از بر زمینهای اشغالی شمال خوزستان در عملیات فتحالمبین، نوبت به عملیات «الی بیتالمقدس» با رمز یا علی بن ابیطالب(ع) رسید
.در طراحی این عملیات، قوای قرارگاه قدس به 5 گروه تقسیم شدند و برای هر یک طرح جانوری مجزا تعیین گردید. قدس1 در غرب هویزه و قدسهای 2، 3، 4 و 5 در شرق هویزه باید وارد عمل میشدند
.در نتیجه تلاشهایی که باعث عقبنشینی دشمن از این منطقه شد، حدود 4100 کیلومتر مربع از منطقه اشغالی شامل جفیر پادگان حمید و به خصوص هویزه آزاد شد
.روز هجدهم اردیبهشت سالگرد شهری است که به خاطر دفاع از آن، خون جوانان زیادی ریخته شده است. جوانانی که ستارهای به نام حسین علمالهدی برتارک اسامی آنان میدرخشید
.پس از آزادسازی هویزه مردم این شهر به خانه خود باز گشتند. تولیت آستان قدسرضوی مسوولیت بازسازی شهر را بر عهده گرفت. برای شهدای مظلوم هویزه یک آرامگاه ساخته شده که اکنون زیارتگاه عاشقان است
.اکنون شهر هویزه سمبل ایثار و از خود گذشتگی جوانان مؤمن ایران است، هویزه شهر ایثار و شهادت است
.